سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

«صیغ العقود» در دستان آلوده حزب قارداشلیق ترکیه

این روزها مشغول کتاب «دانشنامه نام آوران ساوجبلاغ» هستم. مجموعه زندگی و آثار حدود دویست تن از نام آورانی که ریشه در منطقه تاریخی ساوجبلاغ دارند. این منطقه شامل شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد در استان البرز و بخشی از شهرستان آبیک در استان قزوین است. به هنگام نگارش زندگی نامه «ملاعلی قارپوزآبادی زنجانی» گذرم به دایره المعارف تشیّع افتاد. در ذیل مدخل «عقد اخوّت» نوشته سیّداحمد سجّادی به مطلب عجیبی برخوردم که بهانه نگارش این یادداشت شد.

1. سجّادی که متهم به نقض امانت در چند جلد پایانی دایره المعارف تشیّع است، درباره عقد اخوّت نوشته است: «پیمان برادری و دوستی، از آداب و سنن متروکه اسلامی که اکنون بیشتر در میان شیعیان ترکیه مرسوم است و در ایران به سیّداحمد سجّادی ندرت مشاهده می شود... بزرگترین حزب رسمی آن اکنون موسوم به فِراتِرنالیسم Fraternalisme یا قارداشلیخ (= برادری) به رهبری جوانی شیعه مذهب به نام دکتر احمد عیسی مرعشی - مقیم استانبول - در کشور ترکیه فعالیت دارد، که مقالات آنها به ترکی استانبولی و انگلیسی و پارسی و عربی در نشریاتی به همین عناوین به چشم می خورد... شعبه اسلامی دیگر این حزب، در لندن و ایتالیا و نیز اسپانیا فعالیت دارد که نماد رسمی آنها تصویر  دو برادر اسطوره ای رومی - کاستور (Castor) و پولوکس (Pollux) - از صورت های فلکی جوزا و از بروج دوازده گانه آسمانی است که اکنون در موزه مادریدتصویر  دو برادر اسطوره ای رومی - کاستور (Castor) و پولوکس (Pollux) موجود می باشد و نماد اتّحاد و دوستی است. کتب بسیاری از شیعه و سنّی متعرّض بحث پیرامون این عقد و احکام فقهی و لوازم شرعی و حقوقی آن شده اند؛ ولی از آنجا که هیچ یک مستقلاً برای بحث پیرامون آن فصلی کامل نگشوده اند، لذا مرحوم ملاعلی [قارپوزآبادی] قزوینی زنجانی (م 1290ق) بحث  فقهی و مختصری از اخبار و تاریخ مربوط به این صیغه را در پایان کتاب «صیغ العقود» فارسی خود آورده و حواشی مرحوم ملا محمّدعلی قراچه داغی تبریزی - برگرفته از شرح او بر این کتاب - نیز در برخی از مواضع این بحث، با رمز (شرح) در انتهای هر یک به چشم می خورد. این بخش از این کتاب توسط دکتر احمد عیسی مرعشی مذکور، از پارسی به ترکی استانبولی ترجمه و تنقیح و تهذیب شده که آن را به صورت جزوه ای در اختیار جوانان شیعه مذهب ترکیه قرار می داده اند... اکنون نیز آنچه از صیغ العقود به ضمیمه برخی تحقیقات دیگر به دست آمده ارایه می شود» (دایره المعارف تشیّع، ج 11، ص 322 / نقطه چین ها، در متن دایره المعارف وجود دارد).اجازه اجتهاد سید احمد سجادی که درسال 1999 میلادی در  شهر لندن توسط دکتر ابراهیم مهدوی نوشته شده است

2. سیّداحمد سجّادی با نام مستعار «سیّداحمد حسینی» در جلد چهاردهم دایره المعارف تشیّع (ص 335) ذیل مدخل «گلپایگانی» نوشته است: «در سال 1371ش/ 1992م هنگامی که جمع کثیری از نوجوانان و جوانان شیعه ترکیه، علیه فمنیسم قیام و اعتصاب کرده و فراترنالیسم (= حزب برادری اسلامی) را بنیان نهادند، ایشان (آیت الله سیّد محمّدرضا گلپایگانی) از جمله مراجعی بودند که همچون آیت الله خویی به هواداری از آنها فتواهایی در جواب استفتائات ایشان صادر نموده و این اعتصاب را مشروع و مفید برای آینده دنیای اسلام دانستند... (استفتائات حزب برادری ترکیه از محضر علمای شیعه، دکتر سیّداحمد عیسی مرعشی - استانبول)... اما در زمینه مسایل غریزی و جنسی نوجوانان، ایشان (آیت الله گلپایگانی) معتقد به آسان بودن احکام اسلامی در این رابطه بودند؛ البته به حدّی که محرمات و معاصی صورت نگیرد... (استفتائات حزب برادری، دکتر مرعشی، سوال 470)»

3. «رامین تهمورسی» از دوستان سجّادی، در جلد دوازدهم دایره المعارف تشیّع (ص 2) ذیل مدخل «غار اصحاب کهف» با تکمیل نوشته های استاد خود، اصحاب کهف را رامین تهمورسی یکی از دوستان سجّادی در جلد دوازدهم دایره المعارف تشیّع، اصحاب کهف را به فراترنالیسم منتسب کرده  است استنیز به فراترنالیسم منتسب کرده و نوشته است: «از بررسی زوایای مختلف داستان اصحاب کهف و مکان های متعلق به ایشان، موارد زیر کشف می شود: 1. اتّحاد و یگانگی فکری، عقیدتی، روحی و عاطفی آن جوانان با یکدیگر [!؟] حال آنکه به اجماع مورّخین، همگی یا اکثریت آنان پسرانی مجرّد [!؟] بودند و دور از خویشان و و دوستان به غار پناه آوردند؛ 2. توافق عددی اصحاب کهف با نظام برادری جفت جفتِ ابیونی که فرقه ای از آسینی ها Essenes بودند و اسلام نیز به آن دستور داده است؛ 3. توافق نام رود کاستر - در ترکیه نزدیکی این غار - با نماد سمبلیک دو برادرِ کاستور و پولوکس که... مجسمه آن دو که دست در گردن یکدیگر دارند اکنون در موزه مادرید نگهداری می­شود و نماد رسمی حزب برادری ترکیه (قارداشلیخ) است.»

4. آیت الله ملاعلی قارپوزآبادی زنجانی (درگذشت 1290ق) از فقیهان نامدار شیعه در قرن سیزدهم هجری قمری است که از روستای قارپوزآباد (صالحیه فعلی) از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز برخاسته است. از او در متون تاریخی با عنوان هایی همانند «ملاعلی قزوینی»، «فاضلِ قزوینی» و «قزوینیِ زنجانی» هم نام برده شده است. به مدّت بیست سال در شهرهای قزوین، تهران و اصفهان به کسب دانش پرداخت و پیش ده ­تن از عالمان نام آشنای آن روزگار شاگردی کرد. او دانش اندوزی خود را نخست در نزد عالمان شهر قزوین آغاز کرد و سپس به حوزه درس شیخ محمّدتقی برغانی مشهور به شهید ثالث و شیخ محمّدصالح برغانی بنیان­گذار مدرسه صالحیه قزوین پیوست.

 آیت الله ملاعلی قارپوزآبادی زنجانی (درگذشت 1290ق) از فقیهان نامدار شیعه در قرن سیزدهم هجری قمری است که از روستای قارپوزآباد (صالحیه فعلی) از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز برخاسته است. حاج میرزا حبیب ­الله رشتی مشهور به صاحب بدایع، حاج ملاعلی کنی، آخوند ملا فتح ­الله قزوینی و حاج میرزا محسن اردبیلی از شاگردان او در قزوین بودند. ملاعلی مدّتی به حوزه علمیه اصفهان مهاجرت کرد و در درس شماری از استادان آن مدرسه حاضر شد که از جمله آنان شیخ محمّدتقی اصفهانی نویسنده کتاب هدایه المسترشدین است. ملاعلی از او اجازه اجتهاد گرفت و دگرباره به قزوین بازگشت.

برخی عالمان هم روزگار با ملاعلی در مسأله فقاهت، او را بر استادش (شیخ محمّدتقی) ترجیح دادند و با بودن او تقلید فقهی از استادش را درست نمی­دانستند. او در شهر قزوین، محضر آخوند ملا عبدالکریم ایروانی را نیز درک کرد که در دانش اصول فقه شهرت فراوان داشت. مدّت دوازده سال از او درس آموخت که در نهایت، ایروانی نیز به او اجازه اجتهاد داد و به توانایی علمی ­اش تأکید کرد. شخصی از ایروانی استفتاء کرد که امروز اعلم کیست و کدام کس را در قزوین می­ توان تقلید شرعی کرد؟ او در پاسخ نوشت: «من اعلم می ­باشم و پس از من آخوند ملاعلی قارپوزآبادی اعلم است، از آن پس حاجی ملا محمّدتقی [برغانی معروف به شهید ثالث] نیز جایزالتقلید است، از ایشان گذشته سایر علمای قزوین یا مشکوک ­الاجتهادند و یا مبیّن العدم.» تاسیس مدرسه و مسجد چهل ستون در شهر زنجان در سال 1284ق از جمله تلاش های ماندگار او است. بسیاری از اهالی آذربایجان، همدان، قفقاز و زنجان از ملاعلی تقلید فقهی کرده و به فتاوایش عمل می کردند. او علیه نظام ارباب - رعیتی فتوا داده و آن را مغایر با فقه اسلامی می دانست: «نظام ارباب - رعیتی (فئودالیسم) دینی است ورای دین محمّدی».

از ملاعلی نوزده عنوان کتاب به ثبت رسیده که کتاب «صیغ العقود [و الایقاعات]» از آن جمله است. این کتاب در مدّت پنج یا هفت روز به در خواست سیّدتقی برغانی نوشته شده و در بین کتاب هایی که به وسیله علمای شیعه درباره این بخش از کتاب صیغ العقود توسط دکتر احمد عیسی مرعشی مذکور، از پارسی به ترکی استانبولی ترجمه و تنقیح و تهذیب شده که آن را به صورت جزوه ای در اختیار جوانان شیعه مذهب ترکیه قرار می داده اندعقود و ایقاعات نوشته شده، بی نظیر است. دو چاپ از این کتاب در کتابخانه بنده موجود است: چاپ سنگی (تهران: بی تا، کتابفروشی علمیه اسلامیه) و چاپ سربی (قم: 1372، انتشارات شکوری). میرزا محمّدعلی تبریزی قراچه داغی، عبدالرحیم تبریزی، میرزا محسن (؟) و شیخ مرتضی (؟) شارحان صیغ العقود هستند. از آنچه نویسنده در مقدمه کتاب نوشته، چنین برمی آید که وی تهیّه رساله ای کاربردی براساس مسایل اقتصادی و اجتماعی روز را در نظر داشته است. از جمله بدایع این کتاب پرداخت مفصّل به صیغه اخوّت (پیمان برادری) است. این پیمان در فقه شیعه، احکامی دارد که مورد اتّفاق فقیهان است: 1. در پیمان برادری هیچ گونه اثر شرعی از قبیل محرمیت با محارم یکدیگر، ارث و... وجود ندارد؛ 2. با خواندن صیغه برادری، هیچ وظیفه فقهی و حقوقی برای انسان تکلیف نمی شود بلکه این صیغه تنها برای استحکام مودّت و صمیمیت بین مومنان است.

5. «فراترنالیسم» یا «قارداشلیق» عنوان حزبی منحرف است که در سال 1371ش به وسیله فردی غریبه با آرمان های شیعه به نام «احمد عیسی مرعشی» و با جذب گروهی از نوجوانان و جوانان غافل تشکیل شده است. این حزب شیطانی که دارای مناسک جنسی و مروّج هم جنس گرایی بین جوانان علوی ترکیه است با انتساب دروغین اعمال غیر اخلاقی خود به فتاوای برخی مراجع معظّم تقلید شیعه همانند آیت الله خویی و آیت الله گلپایگانی و ترجمه و انتشار بخشی از کتاب صیغ العقود نوشته ملاعلی قارپوزآبادی زنجانی درصدد مشروعیت بخشی به انحرافات ضدّ خانواده و ضدّ اخلاق خود است. البته سیّداحمد سجّادی نویسنده مدخل های «عقد اخوّت» و «گلپایگانی» در دایره المعارف تشیّع، انتساب خود به این جریان را تکذیب کرده اما برخی افراد ناشناس با استفاده از غفلت نهادهای مذهبی و فرهنگی، دیدگاه های حزب قارداشلیق ترکیه را با ادبیاتی دینی، در تعدادی وبلاگ و مدخل فراترنالیسم در دانشنامه آزاد (ویکی پدیا) ترویج کرده اند. نکاتی در این راستا قابل توجّه است:  

1.5. فراترنالسیم یعنی عشق پسر به پسر به عبارتی واضح تر یعنی همجنس بازی محدود پسرانه. نقد و بررسی بخشی از انحرافات این گروه ضدّ شیعی را در نشانی های زیر بخوانید:

- وب سایت بهترین سخن ها

- مرکز ملّی پاسخ گویی به مسایل دینی - 1

- مرکز ملّی پاسخ گویی به مسایل دینی - 2

- وب سایت پرسمان دانشجویی (وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها)

- مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

2.5. وب سایت لغتنامه دهخدا درباره نفوذ فراترنالیسم در ایران نوشته است: «در سال های اخیر به ویژه پس از بالا رفتن میزان مهریه و تشریفات ازدواج، عدّه نسبتاً زیادی از پسران دبیرستانی و دانشجوی ایرانی نیز به این حزب گرویده اند. بنای آن بر اعتصاب پسران مجرّد علیه زن سالاری، زن گرایی و زن پرستی است.» این ادّعا در حالی مطرح می شود که فراترنالیسم توطئه ای کثیف و پیچیده و در واقع روی دیگر سکّه تفلّبی فمنیسم رادیکال است که با حمایت بدخواهان تشیّع، درصدد ترویج همجنس گرایی، زن ستیزی و خانواده ستیزی در بین جوانان شیعه است.

لوگوی چند وبلاگ فراترنالیسم در ایران

3.5. استناد به تجرّد حضرت عیسی (ع)، حضرت یحیی (ع)، اصحاب کهف، جناب سلمان فارسی، ناصر خسرو  قبادیانی و ابوحاتم رازی مغالطه ای آشکار از سوی فراترنالیست ها است. زیرا برای تجرّد هر کدام از شخصیت های پیش گفته، دلایل متفاوتی را می توان برشمرد. از دیگر سو، نمی توان استثنا را به قاعده مذهبی تبدیل کرد. بی تردید در ادیان توحیدی، ترویج ازدواج بین زن و مرد و تشکیل خانواده، قاعده ای محکم و ماندگار است.

تلاش برخی چهره های رژیم گذشته همانند حمیدرضا پهلوی (م 1371ش) فرزند رضا شاه در ترویج فراترنالیسم در ایران قابل تامّل است

4.5. تلاش برخی چهره های رژیم گذشته همانند حمیدرضا پهلوی (م 1371ش) فرزند رضا شاه در ترویج فراترنالیسم در ایران قابل تامّل است. به جمله ای از او که در یکی از وبلاگ های جریان فراترنالیسم وطنی منعکس شده، توجّه کنید: «جوانی من را همین سراب ازدواج تباه و سیاه کرد!؟» در این وبلاگ، وصیت نامه منتسب به حمیدرضا پهلوی خطاب به جنبش فراترنالیسم درج شده است.

5.5. حتّی عوام شیعه هم می دانند که بین مساله معنوی و فقهی «عقد اخوّت» و «برادری شیطانی» در حزب گمراه قارداشلیق ترکیه، فاصله های پرناشدنی است. تعجّب بنده از آن است که چرا این «مجتهد» و «نابغه» جوان؟!، قدرت تشخیص آن را نداشته و نام و مرام  آنها را در یک منیع مرجع و علمی (دایره المعارف تشیّع) منتشر کرده است. آیا وقت اصلاح این اشتباه به نحو مقتضی نرسیده است؟ پناه می بریم به حضرت حق از فِتَن پیچیده شیطان در این روزگار.


نوشته شده در  سه شنبه 94/1/4ساعت  2:24 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()


فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
آیین نقد و بررسی کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری
نشست علمی درباره کتاب اشتهارد نوشته محمد پارسانسب
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
یادداشت های حسین عسکری درباره محمدصادق فاتح یزدی
سندی تازه از سردار شهید شعبان علی نژادفلاح
اهل توقف طالقان به روایت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
به مناسبت درگذشت دکتر محمود مصدق
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]